سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

شاعر : پوریا باقری
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : ترجیع بند

کریم اگر که تویی ما همه گدای توأیم            دوا اگر که تویی جمله، مبـتلای توأیم

تو در مـیـان دل مـا قـدم زدی حـتـمـاً            که در پـی دل و دنـبال رد پـای توأیم


به روی سیـنۀ ماها نـوشـته‌اند حـسنی            همه برای حـسین‌اند و ما بـرای توأیم

دو مـاه سـیـنه‌زنِ شـاه کـربـلا بـودیـم            دو روز در همۀ سال در عزای توأیم

خودت به زنـدگی ما حسین بخـشیدی            همیشه و همه جا شامل عـطای تـوأیم

دمی به سعی و صفای حسین مشغولیم            دمی نـشـسـته و آرام در مـنـای تـوأیم

شب شهادت مولای انس و جن حسن است

ز داغ او دل هر شیعه غرق در محن است

چـقدر رنـج کـشـیدی و باز دم نـزدی            چه غصه‌ها که تو دیدی و باز دم نزدی

به جرم خوبی بی‌حد از آن جماعت پست            چـقدر حرف شـنـیدی و باز دم نزدی

به خـنده‌های پُر از درد، درد امّت را            به جان خسته خریدی و باز دم نزدی

جهـان چـشـید از آقـایی‌ات ولی آقا            تو طعـمِ درد چـشیدی و باز دم نزدی

به مـردمـان مـدیـنـه سـلام می‌کـردی            جـواب هم نـشـنـیدی و بـاز دم نـزدی

چقدر در وسـط کـوچـه‌های دلـتـنـگی            به زخـم کهنه رسیدی و باز دم نزدی

شب شهادت مولای انس و جن حسن است

ز داغ او دل هر شیعه غرق در محن است

نه اینکه زهر درآورده جان ز پیکر تو            تو را زمین زده درد و عذاب مادر تو

درست در وسط کوچه بود جان دادی            که خورد دست کسی بر نقاب کوثر تو

سه روز بعـد پیـمـبـر، خـبـیث امت با            لـگـد شـکـست درِ خـانه را بـرابر تو

خـبـر رسـید به گـوش تـمـام خـلق الله            صحـابـه ریـخـته بر خـانۀ پیـمـبـر تو

خدا به کس ندهد اینچـنین صحابی را            غریب بوده در این شهر جد اطهر تو

شب شهادت مولای انس و جن حسن است

ز داغ او دل هر شیعه غرق در محن است

هـنـوز نـالـۀ زهـرا بـه گـوش مـی‌آیـد            صـدای زینب کـبری به گـوش می‌آید

هـنوز هم که هـنوز است از دل خانه            صدای غـربت مـولا به گـوش می‌آیـد

ز آسـتـانـۀ در، نـالـه‌های مـحـسـن بـا            صدای گـریـۀ بـابـا بـه گـوش مـی‌آیـد

صـدای ضـرب لگـدهای دومـی دارد            در آن شلوغی و دعوا به گوش می‌آید

هزار و سیصد و اندی گذشته اما باز            صدای هـیزم از آنجا به گـوش می‌آید

مغـیره داد کـشـید و دل حـسن لـرزید            صـدای نعـره زدن‌ها به گـوش می‌آید

شب شهادت مولای انس و جن حسن است

ز داغ او دل هر شیعه غرق در محن است

نقد و بررسی

در شعر بالا سه غزل دنبال هم آورده شده که این شعر باید یا ترکیب بند و یا ترجع بند باشد و در تعریف شعر ترجیع بند یا ترکیب بند باید یک بیت برگردان ما بین دو غزل آوره شود و نمی توان دو غزل را بدون بیت رابط دنبال هم آورد مگر آنکه دو غزل جدا گانه باشه با توجه به اینکه این اصل در شعر بالا رعایت نشده است بیت زیر به منظور رفع نقص اضافه شد.



شب شهادت مولای انس و جن حسن است            ز داغ او دل هر شیعه غرق در محن است



موضوع همراهی امام حسن در فاجعه جسارت عمر به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و بازپس گیری قبالۀ فدک در هیچ یک از منابع معتبر ما نیامده است؛ در این خصوص دو روایت وجود دارد اولین روایت که تمامی منابع دسته اول تاریخی آن را مطرح کرده‌اند جسارت عمر در جلوگیری از اعطای قبالۀ فدک در همان مجلس و نزد ابوبکر است و دومین روایت که شیخ مفید در کتاب الأختصاص آن را مطرح میکند جسارت عمر در کوچه و در هنگام بازگشت حضرت به خانه است که در این روایت هم هیچ اشاره‌ای به همراهی امام مجتبی با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نشده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



گرفت جان تو را لحظه‌ای که یک مادر            به گریه چادر خود را کشید بر سر تو